واضح است شدت نسبي تحريك براي گوش راست و گوش چپ (تفاوت شدت بين دو گوشي و تفاوت زمان بين دو گوشي) دو عامل بسيار حياتي هستند. متاسفانه به دليل تفاوتهايي كه در روش تحقيق بين مطالعات وجود دارد، ارزيابي يافتههاي منتشر شده، در مورد تداخل دو گوشي يا استخراج نتايج صريح در مورد ارزش كلينيكي BI بسيار دشوار است.
عواملي كه به صورت ويژه در اين مطالعات، مورد تحقيق قرار
سطح شدت محرك:
در بين مطالعات گوناگون، در مورد تعريف شدت براي محرك يك گوشي در قبال دو گوشي، تفاوت وجود دارد. در مطالعة decker و Howe (1981)، ابتدا آستانههاي شنوايي رفتاري براي گوش راست، گوش چپ و تحريك دو گوش تعيين شدند، و سپس، امواج ABR در يك سطح SL ثابت نظير 60dBSL، بالاي آستانههاي فردي، بدست آمدند. فلسفة اين روش، به گفتهي محققين، كاهش متغيرهاي مربوط به تحريك و تاكيد بر تفاوتهاي نروفيزيولوژيك بود.
در يك SPL ثابت براي شدت تحريك ارائه شده به هر گوش، شدت تحريك دو گوش، ناشي از تجمع Summation در CNS، تقريباً 5 دسيبل بزرگتر از شدت تحريك يك گوشي است. بنابراين، ثبت دو گوشي واقعي ممكن است زمانهاي نهفتگي كوتاهتر مربوط به شدت را نسبت به ثبت تك گوشي جمع شده (دو گوشي اشتقاقي) نشان دهد، كه به نوبة خود، در موج متفاوت، حاصل از يك نوع موج دو گوشي از ديگري، دخالت ميكند. Furst و همكاران (1985) شدت تحريك را بر حسب (60dBSL) dBSL گزارش كردند. مبنا، آستانه فرد براي محرك كليك بود.
تعريف معمولي شدت در اين مطالعات، بر حسب dBHTL , dBSPL يا dBnHL بود. با اين روش، ABRبراي تحريك يك گوش و دو گوش، در سطوح شدتي ثابت انتخاب شده نظير 110 , 90 , 70 , 60 dBSPL ثبت ميگرديد. معدل dBSL مربوط به فرد معمولاً براي هر فرد ذكر ميشود، اما براي اطمينان يافتن از يك SL ثابت در هر فرد، در هر كدام از شرايط تك گوشي يا دو گوشي، تلاشي صورت نميپذيرد. اين خود، محدوديت مهمي است، زيرا Conijin و همكاران (1990) نشان دادهاند كه آستانة ABR دو گوش، به صورت متوسط 5.5dB بهتر (پايينتر) از معدل آستانههاي ABR تك گوشي است. كوتاه سخن اينكه، به نظر ميرسد SL تك گوشي، عامل مهمي در توليد جزء BI باشد.
قیمت انواع سمعک در برندهای مختلف